این منم
هزیان گوی تمام فصلها
مانده در پس ? پنجره ای
به انتظارطلوع دوباره? لبخندها
این منم
پنهان شده در زیر برگهای
زرد
نشسته در انتظار پاییزها
این منم
جادوی دیروز جوانی
مانده? امروز در میانه? راه
این منم
شیدای سرگشته
سوخته درعطش بارانها
این منم
آن مرد رسیده ? به انتهای
تمام دورانها
این منم
گریان
نالان
پریشان
درغم مرگ ? قاصدکها ...!!!
ص...امیدی
@Somidi