پيام دوستان
+
امروز قاصدکي را ديدم
که در تقلاي رفتن
خانه بر باد ساخته بود
نميدانم حامل کدامين پيام بود
که اينچنين شتاب داشت
شايد عطر نگاري را
سوي دلدادهاش ميبرد
شايد هم
نامهي سرگشادهاي از دلتنگي
درون سينه داشت
نميدانم؛ هرچه بود
روايت حال خراب معشوقي بود
که خستهي تنهايي
دست به دامان قاصدک شده است!
mariii
6:54 عصر
جوادتبريزي
عالي وپراحساس،ماناباشيد بانوي هنروانديشه@};- تنها بهانه اي که من دلتنگي ام را به تو مي رسانم
و يادت را دردلم زنده نگه مي دارم، "شعر" است.
و چون نشاني ات را نداشتم،
شعرهايم را به قاصدک ها سپرده ام،
کاش امشب، پنجره اتاقت را باز گذاشته باشي
شاخه ي عشق
قشنگ@};-
هما بانو
آنکه ياري از کنارش رفته ميداند که من، پشت هر بيتي چه ميزان ،خون زِ چشمم ميرود...
انديشه نگار
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} @عارفانه هاي يک دوست ……و….. ممنونم از حضور زيباتون بزرگواران
+
.
کسي را بجوي،
که جسمت نه
روحَت در طلبش باشد…!
mariii
6:51 عصر
همهيِ ما نياز داريم
تا دلمان گرم بشود برايِ ادامه دادن،
دلمان گرم بشود براي نفس کشيدن،
گاهي کلامي، واژهاي،
حرفي دلي را گرم ميکند براي ماندن،
پُلي تازه ميسازد براي رسيدنِ دو قلب به هم، براي يکيتر شدن دو قلب با هم،
+
.
ميخواهمت
مثلِ دعايِ عهد
که عبادتِ آهسته ي موليان و ملائک است.
ميخواهمت
مثلِ بلوغ بنفشههاي آخر اسفند
خاصه اگر باردارِ بارانِ فروردين باشند.
ميخواهمت
مثلِ تخيلِ مهآلودِ نوزادي
که از بويِ بهشتِ اَزَل
در خواب ميخندد...
ميخواهمت
مهم نيست مثلِ کلماتِ کدام شاعرِ بزرگ،
بگو بخوان به عهدِ بنفشه...اي اَزَل،
من
ميوه ي ممنوعه را از منزلِ موليان
و ملائک خواهم ربود.
#سيدعلى_صالحى
رضا صفري
04/1/27
+
اي کاش..
اي کاش آدمي وطنش را
مثل بنفشهها
"در جعبههاي خاک"
يک روز ميتوانست،
همراه خويشتن ببرد هر کجا که خواست.
در روشناييِ باران، در آفتابِ پاک.
شفيعي کدکني
شبگرد تنهايي
04/1/25
+
بنظر شما من پتانسيل نوشتن *کتاب* رو دارم ؟
.
فک کنيد تو زمينه داستان نويسي باشه (مجموعه داستان )
.
اگه نوشته هامو نخونديد لطفا در نظر سنجي شرکت "نفرماييد" :D

در انتظار آفتاب
04/1/17
[34%]
[37%]
[11%]
[18%]
38 رای دهنده
[37%]
[11%]
[18%]
+
بار دگر مرا از خواب بيدار کن رئيس (جمهور)
يک هم که شد دل را تيمار کن رئيس
گو و بخند گو نيست اين ماجرا
دستم بگير و رد اين اخبار کن رئيس
تکيه بزن بر کرسي عدل علي
ابرار را نزد خود احضار کن رئيس
عذاب عزلت يک مرد را
با خنده اي اجبار کن رئيس
خرابات خيال خادمي خسته
به يک نقاره انکار کن رئيس
مادرم مُرد از بس خون گريست
خنده را بر او بي اختيار کن رئيس
در انتظار آفتاب
04/1/17
+
هيچوقت فکر نميکردم از رفتن آقاي رئييسي اينهمه ناراحت بشم
اينهمه گريه کنم
خدايا بما صبر بده
خديا جاشونو پر کن
در انتظار آفتاب
04/1/17
جاي هيچ کس هيچوقت قابل پر کردن و جا سازي ساير به جاي واحد نخواهد بود همه ما مرام و خصوصياتي داريم مختص به متکلم وحده يعني هرکس با استعدادها و مرام ها و باورهايي متولد ميشود پرورش مي يابد و به وقت نياز به کار گرفته ميشوند مثل شهيد سردار سليماني و شهيد رئيسي اينجا بدترين آدمها هم خصوصياتي دارند که شايد احسن الخالقين هم قادر به جبران و جايگزيني آن فرد نميشود
چه برسد به اينکه جواهراتي و عجيبه هايي چون شهيدان بزرگواري که بيان داشتم من هم به عنوان احمق ترين و بدون کوچکترين حسنات هم شايد خصوصياتي و پتانسيلهايي در من طول عمرم به جريان افتاده باشد که روزي بيعتم ارزش يابد و براي مرام بيعتمداري و خلوص سربازي خود به درد مولي و عشق دنيا و آخرت ام بخورم
+
چه سِرّي است شما را
با واژگان ؟!
که حق تمامشان را خوب ادا مي کنيد ...
.
.
*عليرضا خان *

در انتظار آفتاب
04/1/17
7 فرد دیگر
39 فرد دیگر
+
.
فداي چشم هايت
اگر خواستي و نشد
فداي خنده هايت
اگر رسيدي و دير بود
فداي لحظه هايت
اگر فرياد زدي و شنيده نشد
فداي تك به تكِ نفس هايت
اگر فاتحِ كوه بودي اما به تنهايي
شانه بالا انداختن ساده است
اما قدرت دارد
به تمامِ سلول هاي وجودت
فرمان مي دهد
كه هيچ چيز مهم نيست
و عجيب گذراست
پس تا مي تواني
هرچيز كه خوشايند نبود را
فدا كن
فداي خودت
حال دلت
و سلامتي تنت
#عادل_دانتيسم
*قاصدك*
04/1/8
+
اين فيد را ميزنم. در تاريخ 1400/1/26 بعد از اولين افطاري که در ماه رمضان خوردم.توي جايي که براي اولين بار دست به قلم که نه به کيبرد بردم. توي جايي که لذت بخش ترين ماه رمضون هاي مجازي زندگيم رو با واقعي ترين آدم هاي مجازي زندگيم صحبت مي کردم. هم توي عمومي و هم براي من نوجوون اون روزا يکم توي خصوصي. تو مُردي پارسي بلاگ و هيچ اميدي به احيايِ تو با آدماي قديمي نيست! ولي هنوزم خيلي دلم برات تنگ ميشه.
هما بانو
03/12/19
+
جاي تمام کاربر هايي که نيستند خالي !
دلم براشون خيلي تنگ شده
حتي بعضيا که باهام مشکل داشتن يا ميگفتن ازم بدشون مياد
ديشب داشتم پيام خصوصي هام رو ميخوندم
خيلي از خاطرات برام زنده شده
خاطرات چندين سال زندگي در دنياي مجازي
با بعضي از کاربر ها هيچ ارتباطي جز اين پيام رسان نداشتيم
حيف شد.
کاش نميرفتن.
هما بانو
03/12/19
انديشه نگار
03/12/12
1 فرد دیگر
15 فرد دیگر
+
[تلگرام]
به گمانم ذهنيتي که آدمها از خود براي هم به يادگار ميگذارند، از همه چيز بيشتر اهميت دارد. وگرنه همه آمدهاند که يک روز بروند...
.
.
انديشه نگار
03/12/12
1 فرد دیگر
16 فرد دیگر
+
نوروز بمانيد که ايّام شماييد!
آغاز شماييد و سرانجام شماييد!
آن صبح نخستين بهاري که ز شادي
مي آورد از چلچله پيغام، شماييد!
آن دشت طراوت زده آن جنگل هشيار
آن گنبد گردننده ي آرام شماييد!
خورشيد گر از بام فلک عشق فشاند،
خورشيد شما، عشق شما، بام شماييد!
نوروز کهنسال کجا غير شما بود؟
اسطوره ي جمشيد و جم و جام شماييد!

هما بانو
03/12/12
عشق از نفس گرم شما تازه کند جان /
افسانه ي بهرام و گل اندام شماييد! /
هم آينه ي مهر و هم آتشکده ي عشق، /
هم صاعقه ي خشم ِ بهنگام شماييد! /
امروز اگر مي چمد ابليس، غمي نيست /
در فنّ کمين حوصله ي دام شماييد! /
گيرم که سحر رفته و شب دور و دراز است، /
در کوچه ي خاموش زمان، گام شماييد /
ايّام ز ديدار شمايند مبارک /
نوروز بمانيد که ايّام شماييد! .........حضرت مولانا.........