به خدا سوگند، آن كه دنيا را دوست دارد و باجز ما دوستي مي كند، خدا را دوست ندارد . هركه حقّ ما رابشناسد و ما را دوست بدارد، در حقيقت، خداوند ـ تبارك وتعالي ـ را دوست داشته است . [.امام صادق عليه السلام]
پارسي يار
شبکه اجتماعي پارسي زبانان
[نسخه آزمايشي]
نسخه جدید
|
عضويت
ارسال پيام براي دوستان
X
متن:
لينك:
رسانه 1:
رسانه 2:
رسانه 3:
با
فعال سازي تلفن همراه
، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به
ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار
نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست
+
در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره
3000226060
ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست
++
در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره
3000226060
ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ
130 ريال
از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي
اينجا
را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود. همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه
: برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* :
عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* :
نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* :
عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* :
آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
افزودن گزينه به پيام
|
پاک کردن
|
انصراف
RSS
گلهو قطعه اي ا ...
#شعروباران (گُلهو)
استان لرستان / خرم آباد
امتيازات
تعداد دوستان : 49
تعداد پيام برگزيده : 139
رتبه پيامها در مجله : 16
پيامها
پيامهاي عمومي
پيام دوستان
پيامهاي ارسالي
نظرات ارسالي
علاقهمنديها
مخالفت ها
پيامهاي گزينه اي
پيامهاي برگزيده
پيام هاي برگزيده
مجله پارسي نامه
اتاق پيشنهادات پارسي نامه
همهي پيامهاي پارسي يار
برگزيدگان مجله در
اسفند 1403
1 - عارفانه هاي يک دوست
1 - جوادتبريزي
2 - .: ام فاطمه :.
2 - * راوندي *
سي رتبه برگزيده بر اساس تعداد کل پيام در مجله
1 - آواي روستا
2 - « لنگرودي »
3 - *ابرار*
4 - ذره بين زنده
5 - * گل نرگس *
6 - تبسم بهار ♥
7 - قافيه باران
8 - خادمة الشهدا
9 - علي در کلبه درويشي
10 - محمد_عابديني
11 - ياسيدالکريم
12 - هما بانو
12 - * کميل *
13 - .:راشد خدايي:.
14 - *بنت فاطمه*اظهر
15 - گلهو قطعه اي ازبهشت
16 - انديشه نگار
17 - *زهرا.م
18 - مجنون الحسين ع
19 - *ميثم*
20 - ||عليرضا خان||
21 - شبستان نور
22 - * هاتف *
23 - در انتظار آفتاب
24 - «امير معظم»
25 - *قاصدك*
26 - ♥ ح. بالايي
27 - ساعت يك و نيم
27 - محمد جواد س
28 - شهريار کوچه ها
28 - مهسا خانوم
29 - ميراب عطش
30 - قلمدون
30 - *سحربانو*
پيامهاي ارسالي / 3
▌►
|
►
|
◄
توقف پخش زنده
+
[تلگرام]
هنوز هم دارند مخفي کاري ميکنند و نميدانند که بچه ماهيهاي جنوب هم چشم بادامي شدهاند #ص_اميدي_اميد @SS_omidi
^
99/4/19 - تغيير : [
انديشه نگار
] 99/4/19
انديشه نگار
+
[تلگرام]
در جهان خالي از عشق اين آهن قراضهها هستند که جولان ميدهند در خيابانهاي سرد و سياه زندگي . #ص_اميدي_اميد @SS_omidi
^
99/4/17
+
[تلگرام]
ما بايد به فريادهاي درونمان گوش فرا دهيم گاهي يک فرياد کوچک ما را از خوابهاي عميق هزار ساله بيدار ميکند #ص_اميدي_اميد @SS_omidi
^
99/4/8 - تغيير : [
انديشه نگار
] 99/4/8
انديشه نگار
+
[تلگرام]
ما بايد به فريادهاي درونمان گوش فرا دهيم گاهي يک فرياد کوچک ما را از خوابهاي عميق هزار ساله بيدار ميکند #ص_اميدي_اميد @SS_omidi
^
99/4/8
+
[تلگرام]
مشکل چند صد کيلو پروندهي اختلاس و ميلياردها دلار رشوه نيست صحبت از ظهور پيدر پي نامردهاست در زمانهاي که عطر گلها هم خاطرهي تاريخ شده است ما بايد بغضهايمان را در اين زمين عطشناک و تبدار بکاريم تا گلهاي حسرت به بار بياورند #ص_اميدي_اميد @SS_omidi
^
99/4/2
+
[تلگرام]
در دفتر خاطرات ذهنم خياباني ساختهام طولاني تر از خيابان وليعصر و هر غروب با تو آنجا قدم ميزنم #ص_اميدي_اميد @SS_omidi
^
99/2/21 - تغيير : [
انديشه نگار
] 99/3/2
رقيه کنيز بي بي زهرا
،
خانمي در جستجوي بهتر
،
انديشه نگار
+
[تلگرام]
من راز تنهايي نگاه تو را از خاطرههاي رها شده در پشت شانههاي خيالت فهميدم ، #ص_اميدي_اميد @SS_omidi
^
99/2/14
+
[تلگرام]
کدام پرواز را به خاطر بسپارم ؟ !! پروازهاي ماهان به چين ؟ يا پروازهاي مدام پرستاران بر بالين بيماران کرونايي ؟! چگونه پرواز را به خاطر بسپارم وقتي که پرنده هم خاطرهي پروازي در خاطرش نيست و پرواز در اوج آسمان را به خاطر نميآورند #ص_اميدي_اميد @SS_omidi
^
99/2/8
+
[تلگرام]
ميخواهم برايت شعري بگويم شعري که بند بند رديف و قافيهاش نام تو باشد و بيآنکه کسي بفهمد آن را سرود ملي عشاق کنم تا حتي در سرزمينهاي دور آنجايي که هرگز نرفتهايم و نديدهايم هم نام زيباي تو را زمزمه کنند . #ص_اميدي_اميد بداهه @SS_Omidi
^
99/2/4 - تغيير : [
انديشه نگار
] 99/2/4
انديشه نگار
+
[تلگرام]
معني ندارد ، ميدان آزادي ...!! وقتي که مجسمهاش يک عمر تکاني به خود نميدهد #ص_اميدي @SS_omidi
^
99/1/24
+
[تلگرام]
دلنگراني و ترس من از #کرونا نيست ، همهي فکر و خيالم چشمهاي پر آشوب توست . #ص_اميدي_اميد @SS_omidi
^
99/1/24
+
[تلگرام]
دلنگراني و ترس من از #کرونا نيست ، همهي فکر و خيال من چشمهاي پر آشوب توست . #ص_اميدي_اميد @SS_omidi
^
99/1/24
+
[تلگرام]
داستانک نويسنده : #ص_اميدي_اميد غروب بود اما هوا به خاطر ابرهاي بهاري رو به تاريکي ميرفت و نم نم باران آرام آرام زمين را خيس ميکرد کنار خيابان از ميوه فروش دورهگرد در حال خريد سيب بودم ، چشمم به پسر بچهاي افتاد که داشت به طرفم ميآمد صورت لاغر و تکيدهاي داشت اما در عمق نگاهش غم سنگيني موج ميزد سن و سالش زياد نبود اما قيافهي رنجورش سن او را بيشتر نشان ميداد قفل زرد رنگ بزرگي که دو کليد هم روي آن بود را به طرفم گرفت و گفت : ارزون ميدم خريدار هستي؟! نگاهي به قفل کردم و گفتم : دزديدي ؟ !! گفت آره دزديدم ارزون ميدم ، قفل رو توي دستش گذاشتم و با لحن محکم و حق به جانبي گفتم : مالخري حرومه ، خريدن نداره بيا بگيرش قفل رو گرفت و گفت : آره خودمم ميدونم چند قطره باران از روي موهاي سياه رنگ جلوي پيشانياش روي صورتش افتاده بود و رو به پايين ميآمد با خودش شروع کرد به حرف زدن و گفت : از روزي که پدرم مرد هم پدرم بود هم سايهي بالاي سرم اما از وقتي که معتاد شده به هر بهانهاي زنش رو ميزنه و بعدش هم با اين قفل در خونه رو روش قفل ميکنه تا نکنه زنش از خونه بيرون بره و ديگه برنگرده و يا شکايتش کنه گفتم : کي ؟ گفت : برادر بزرگم گفتم : خوب گفت : هيچي من هم کليدها رو يواشکي از جيب شلوارش بيرون آوردم و قفل رو باز کردم با خودم آوردم اول خواستم بندازمش توي سطل زباله اما ديدم بهتره بفروشمش ، سرش رو پايين انداخت و رفت از پشت سر صداش کردم و گفتم : هي پسر چند لحظه صبر کن ايستاد نزديکش رفتم و گفتم : پس چرا ميگي دزديدم گفت : پس چي بگم گفتم: بگو با اين قفل يک زنداني رو آزاد کردم لبخندي زد و اينبار چند قطره اشک از چشمانش سرازير شد اما هنوز لبخندي که زده بود روي لبهاش بود همهي حواسم به اشکها و آن لبخند تلخش بود که سنگيني قفل را توي دستم احساس کردم . #ص_اميدي_اميد @SS_omidi
^
99/1/24
+
[تلگرام]
در اولين روز تقويم آمدي اما در دستانت جاي شاخههاي اقاقي تيغ تيز مرگ بود آمدي اما بهار نبودي چه بيهوده بود آن همه انتظار براي آب شدن يخهاي زمستان و شنيدن صداي خندههاي کودکان در روز تحويل سال و آغاز رقص پروانهها و جفت گيري ماهيان قرمز در تنگ بلور هفت سين انگار خنده وُ شادي از خانهها رفته است و زمين اين مادر پير در پي روز مرگش ميگردد . #ص_اميدي_اميد @SS_omidi #کرونا_نابودگر_است
^
99/1/21 - تغيير : [
انديشه نگار
] 99/1/21
انديشه نگار
+
[تلگرام]
آرزويم اين است که شبها دست ببري و از باغچهي آسمان ستارهها را دانه دانه بچيني و به آغوش خود بکشي و روزها نيز باران را به خانه بياوري تا آنقدر اطرافت شلوغ باشد که ديگر جايي براي تنهايي باقي نماند . #ص_اميدي @SS_omidi
^
99/1/15 - تغيير : [
انديشه نگار
] 99/1/15
انديشه نگار
▌►
|
►
|
◄
توقف پخش زنده
مجله پارسي نامه
|
گزارش تخلف
|
قوانين سايت
|
اوقات شرعي
By:
ParsiBlog.com
® © 2012