مرد را آن بهاست که بدان نیک داناست آن ارزى که مى‏ورزى ، [ و این کلمه‏اى است که آن را بها نتوان گذارد ، و حکمتى همسنگ آن نمى‏توان یافت و هیچ کلمه‏اى را همتاى آن نتوان نهاد . ] [نهج البلاغه]
#شعروباران (گُلهو)
چترای وارونه....
پنج شنبه 93 بهمن 16 , ساعت 2:38 صبح  

راستی !!!!!!هنوز هم 

معتقدی که 

چترهاروباید بست ؟؟؟؟...

 

من که معتقدم 

چترهارو باید وارونه 

در زیرطاق آسمان بازکرد......

 

 تا اون چند دونه بارونی که از 

قطره چکون 

آسمون پائین می آد 

رو گم نکنیم .....

 

بعدهم اونهارو در پای سپیدار پیر ی بریزیم 

که سالهاست باغبون 

 فراموشش کرده !!!!!   

 

اگه روزی نظرت برگشت !!!!

جای دوری نیستم 

در همین حوالی ام 

چترم روباز کردم زیر آسمون 

اونجایی که رنگ آسمونش رنگ خداست 

ابراش همه از جنس رؤیاست!!!!!

 

اونجا که من هستم .....

قاصدکهاش دارن با خداحرف میزنند

خبراز تولدبچه ماهیهابه خدامیدن 

 آره ....خبرمیدن..!!!!

 

پروانه هاش ناز شاخه های خشک رومیکشن

زنبوراش قطرهای آب رو 

از آسمون قرض میگیرن وتوی دهن 

کرمهای خاکی میریزن 

تابخورندوزمین روشخم بزنن...

 

راستی.....اینجا

همه هستن ..

خدا هست........ 

من هستم ...

قاصدک هست ..

پروانها هستن ..

کرمهای خاکی هستن...

بچه گنجشکهاهم اینجا مراقب همه چیزن .....

اگه اومدی من هم اونجام ......

 

آره اونجا...

 همین!!!!! .....

...ص...امیدی ..


نوشته شده توسط #ص_امیدی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

#شعروباران  (گُلهو)

#ص_امیدی
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 196 بازدید
بازدید دیروز: 151 بازدید
بازدید کل: 97995 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
نوشته های پیشین

زمستان 93
بهار 94
تابستان 94
پاییز 94
زمستان 94
بهار 95
تابستان 95
پاییز 95
زمستان 95
تابستان 96
پاییز 96
زمستان 96
بهار 97
لوگوی وبلاگ من

#شعروباران  (گُلهو)
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

خودت باش
تو برای من همه چیز هستی
روزهای بارانی اردیبهشت
جادهی بی اناها
خرمشهر
کوچههای کودکی برگردیم
پرندهی خیالم
ابوذر دردها
تو میآیط
چشم انداز درون
مرا در پناه دستانت بگیر
[عناوین آرشیوشده]