هم دینی و هم افسانه ای
هم دوستی و هم بیگانه ای
هم لیلی و هم دیوانه ای
هم غزال تیزپایی و دوان
هم گریزان از این خانه ای
در پی ات
لنگان لنگان
شهر به شهر
کوه به کوه
صحرا به صحرا
پریشان میدوم
یا رحم کن
براین زانوان پیرُ خسته
یارحم کن
براین دستهای خشکُ پینه بسته
یا بگیر دستی
از این عصای سفیدُ شکسته
ص...امیدی ...