من می‌ترسم ، 

من از وزش 

بی صدای ظلمت 

در روز روشن 

          می‌ترسم 

#ص_امیدی

@SS_omidi

من 

ابوذر دردها و رنجها 

هستم 

و هزار ربذه 

زانو می‌زند 

در برابر تبعیدگاهم 

#ص_امیدی

@SS_omidi

ما قانون را شکستیم 

و پای برهنه 

روی شیشه خورده‌هایش 

به رقص درآمدیم 

#ص_امیدی

@SS_omidi

به گمانشان 

ریشه‌ی همه‌ی مشکلات 

تلگرام بود 

و یک شبه حل شد  

حالا هم فکر می‌کنند 

نه کسی گرسنه است 

نه کسی 

سرچهار راه تن فروشی می‌کند  

نه کسی 

برای گرفتن یک قرص نان 

سگ دو می‌زند 

نه کسی 

جلوی قصابی‌ها استخوان 

جمع می‌کند 

عجب تدابیری اندیشیده‌ بودند 

و ما بی‌خبر بودیم

#ص_امیدی

@SS_omidi

کاش کارخانه‌های تولید 

پتو 

کارتن‌های مرغوب 

تولید کنند 

آنقدر که کارتن‌ها 

برای خواب استفاده 

دارند 

پتوها ندارند....!! 

#ص_امیدی

@SS_omidi

ما همچنان زنده‌ایم 

و نفس میکشیم 

مثل درختان سخت کوش 

بلوط زاگرس 

هرچند 

برگهای سبزمان 

در اول بهار ریخته باشد 

آری ....!! 

ما همچنان زنده‌ایم 

و نفس می‌کشیم 

اما هرگز 

هرگز 

فراموش نخواهیم کرد 

جای زخم تبرها را 

#ص_امیدی

@SS_omidi

غصه‌ها، پر 

پر 

پر 

این خانه 

جای غم نیست 

#ص_امیدی 

@SS_omidi

پوشید 

پرده‌ی سیاه شب 

تن رنجور و خسته‌اش را 

اما 

بوی تند 

عرق تنش

به مشام می‌رساند 

خستگی‌های یک روز 

کار سخت را 

#ص_امیدی

@SS_omidi

دوستت دارم 

دوستت دارم 

بسانِ 

خنده‌های معصومانه‌ی 

کودکی شادان 

و عطر گلهای بهاری 

در یک صبح خیس و 

باران خورده‌ی،اردی‌بهشت 

#ص_امیدی

@SS_omidi

میخواهم 

مومیایی شوم 

به قطره قطره اشک 

انتظار 

در عمق نگاهت

#ص_امیدی 

@SS_omidi